رمان "زیبای عرب " توسط دوست خوبمون ریدیما تایپ شد که همینجا از ایشون بابت زحمتی که کشیدند تشکر میشه
دوستانی که این رمان رو خوندند نظرشون در مورد این رمان چیه؟
امل که مادری ایرانی داشته و اززمان تولد در کویت زندگی کرده پس از مرگ عمه در حالی که سالها از مرگ پدر ومادرش یر اثر تصادف جاده ای میگذرد ، تصمیم میگیرد که به نزد خانواده دایی بیاید ، با این که دایی فوت کرده ولی زن دایی و پسر دائی اش مسعوود بسیار گرم از او پذیرایی میکنندو سهم الارث مادری را برایش حفظ کرده اند کم کم کابوسهای شبانه تصادف با محبت های مسعود ومادرش دور میشوند و امل و مسعود عاشق هم میشوند و تصمیم به ازدواج میگیرند ولی قبل از آن مسعود برای رسیدگی به کار شرکت باید یک سال در لندن بماند و برادربزرگترش مقصود به خانه برمیگرددو از بدو ورود شروع به زمزمه عشق در گوش ...میکند از طرف دیگر مسعودود برخلاف وعده هایش با او تماسی نمیگیرد و حاضر به صحبت با او نمیشود...
لینک
زیبای عرب | سهیلا بامیان (http://www.forum.98ia.com/t6363.html?highlight=%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8 C+%D8%B9%D8%B1%D8%A8)
زیبای عرب | سهیلا بامیان | معرفی و نقد کتاب
]]>