loading...
برکه
rtr بازدید : 12 دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم کهکور شده بود. همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. ۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانشرا گشود. همه تعجب کردند -------------------------------------- برچسب ها:داستان‏,‎داستان عاشقانه,داستان عاشقانه جدید,داستان دوست داشتن,داستان غمگین,داستان غم انگیز,داستان کوتاه عاشقانه,داستان عشقولانه
ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 27 فروردین 1391 - 10:58 توسط : -JavAd-
آبله - داستان عاشقانه
]]>
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 249
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 80
  • باردید دیروز : 65
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 80
  • بازدید ماه : 228
  • بازدید سال : 598
  • بازدید کلی : 14,582
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار کامپیوتر سفارش پاپ آپ بندری جدید