loading...
برکه
rtr بازدید : 12 دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.موعد عروسی فرا رسید.زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم کهکور شده بود.همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانشرا گشود.همه تعجب کردند--------------------------------------برچسب ها:داستان‏,‎داستان عاشقانه,داستان عاشقانه جدید,داستان دوست داشتن,داستان غمگین,داستان غم انگیز,داستان کوتاه عاشقانه,داستان عشقولانه
ارسال شده در تاریخ : پنجشنبه 11 دی 1348 - 3:30 توسط : -JavAd-
آبله - داستان عاشقانه
]]>
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 249
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 167
  • باردید دیروز : 65
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 167
  • بازدید ماه : 315
  • بازدید سال : 685
  • بازدید کلی : 14,669
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار کامپیوتر سفارش پاپ آپ بندری جدید